نمونه ی یک انسان خود ساخته
امام علی(ع) در نهج البلاغه،از یک برادری سخن می گوید که در نظر آن حضرت،بسیار خود ساخته و وارسته بوده است.بی آنکه نام از او بیاورد،اوصاف و ویژگی های او را بر می شمارد1 و می فرماید:
«آنچه او را در چشم و نگاه من عظیم و بزرگ کرده است،این است که دنیا در نظرش بسیار حقیر و کوچک بود».
کسی که تا این حد در دل مولا جا داشته است،بی شک برای رهجویان خودسازی می تواند الگو باشد،به ویژه که امام،جزئیات خوبی از صفات و حالات او را بر می شمارد.در این جا فشرده ای از ترجمه ی آن سخن را می آوریم:
«او از سلطه و اسارت شکمش خارج بود.
آنچه را نداشت هوس نمی کرد و در استفاده از آنچه داشت زیاده روی نمی کرد.
بیشتر روزگارش را ساکت بود.
وقتی سخن می گفت،بر صاحبان سخن چیره بود و تشنگی حق جویان را فرو می نشاند.
به ظاهر،ضعیف و ناتوان می نمود.امّا هنگام تلاش و جدّیت،شیری خشمگین بود.
بر کاری که می توانست برای دیگری عذری بیابد،ملامت نمی کرد،تا آنکه عذر او را بشنود.
از هیچ دردی شِکوه و ناله نمی کرد،مگر هنگامی که بهبود یابد.
به آنچه می گفت عمل می کرد و آنچه خود عمل نمی کرد به دیگری هم نمی گفت.
اگر بر کلام مغلوب می شد،در سکوت کسی بر او غالب نمی گشت.
برای شنیدن،حریص تر بو تا گفتن.
وقتی دو کار پیش می آمد،آنچه را مخالف «هوای نفس» بود بر می گزید».2
این ها صفاتی است که علی(ع) برای او بر می شمارد.سپس می افزاید:
«بر شما باد داشتن چنین اوصاف.همراه این صفت ها باشید و برای داشتن آن ها با هم به رقابت و مسابقه بپردازید.اگر هم همه ی آن ها را نمی توانید داشته باشید،بدانید که برگرفتن اندک،بهتر از واگذاشتن بسیار است».
به تعبیر دیگر:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
چه کسی گفته یا همه یا هیچ؟ هر مقدار از این ارزش های اخلاقی را بتوانیم کسب کنیم خوب است.
آنچه امام پیش روی ما قرار داد،فهرستی از فضایل و آینه ای از کمالات خود ساختگان است.
مهم نیست که آن «برادر دینی» که بوده است که علی(ع) به دوستی او می بالد،بلکه مهم «چگونه بودن» است که در این اوصاف آمده است.
اینک،این گوی و این میدان!
پی نوشت ها
1- در اینکه او چه کسی بوده است،نظرهای متفاوتی است.برخی گفته اند مقصود آن حضرت،ابوذر غفاری یا عثمان بن مظعون بوده که هر دو از اصحاب والا قدر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) بودند.
2-ـ کانَ لی فیما مَضی اَخٌ فی الله،و کانَ یُعظِمُهُ فِی عَینی صِغَرُ الدّنیا فِی عَینه،و کانَ خارجاً مِن سلطانِ بَطنِه،فلا یَشتَهی ما لا یَجِدُ،وَ لا یُکثِرُ اذا وَجَد،و کانَ أکثرَ دَهره صامتاً...» - نهج البلاغه،حکمت 289.
منبع : درسهایی از نهج البلاغه (16) – خودسازی – جواد محدّثی .
کانال پرتو اشراق در تلگرام