نظرهای مختلف درباره اقسام توسّل – بخش اوّل

 

درباره ی انواع و اقسام توسّل نظرهای گوناگونی مطرح شده است که همه ی آنها در تأیید اصل توسّل مشترک هستند؛ اگر چه در برخی مواقع اختلاف نظرهایی مشاهده می شود. جمع بندی نظرهای مختلف را می توان در سه نوع توسّل بیان کرد:

ادامه نوشته

پیشگویی های نوستر آداموس؛ توهمات یک  پیشگو یا جهت دهی غرب به سوی اسلام ناب!

 

هنگامی که پل ترنر تهیه کننده ی معروف استرالیایی در طی برنامه ای ماهواره ای تحت عنوان: نوستر آداموس: مردی که فردا را پیش بینی می کند، خطر روز افزون ایران و انقلاب اسلامی ایران برای غرب و تمدن غربی مطرح کرد و در این برنامه تمام آنچه را که نوستر آداموس در بیش از 390 سال پیش از آن تاریخ «آگوست 1989م» پیشگویی کرده بود منتسب به ایران کرد؛ هیچ سیاستمداری حرف وی را چندان جدی نگرفت؛ چرا که موقعیت ایران در سال 1989م، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود؛ بلکه به واسطه ی جنگ تحمیلی و عواقب ناشی از آن و تحریمهای شدید اقتصادی بسیار شکننده و حساس بود.

ادامه نوشته

با رسول خدا تا مکارم اخلاق

 

بسیار نوشته اند که: حلیم ترین،شجاع ترین،عادل ترینو پاک دامن ترین مردم بود به گونه ای که دستش به هیچ زنی که کنیز او یا همسر او یا محرمش نبود، نخورد. او با سخاوت ترین مردم بود به طوری که هیچ درهم و دیناری تا پایان شب نزد او باقی نمی ماند؛ و اگر چیزی می ماند و تا رسیدن شب، مستمندی را نمی یافت، به خانه بر نمی گشت تا آن را به محتاج و فقیر بدهد.
...

ادامه نوشته

آثار زیانبار حقّ الناس – بخش دوّم

 

شخصی از ابوذر پرسید: مرا نصیحت کن، گفت: به کسی که دوستش داری بدی نکن! پرسید: مگر می شود کسی به دوست خود بدی کند؟ گفت: آری! تو خودت را از همه بیشتر دوست داری؛ ولی بر اثر گناه به نفس خود ظلم می کنی (او را مستحق کیفر خداوند می کنی و از نعمت های جاودان محروم می گردانی).

ادامه نوشته

آثار زیانبار حقّ النّاس – بخش اوّل

 

جامعه دارای حقّوقی است و مردم از هر دسته و صنفی که باشند، دارای هر نژاد و مذهبی که باشند از حقوقی در اجتماع برخوردارند. هر کس حقّ مالکیت، حقّ حیات، حقّ آزادی و حقّ امنیت جانی، مالی و عرضی کسی را ضایع کند به همان اندازه ضامن و بدهکار صاحب حقّ است و اگر آن را در دنیا ادا نکند، در قیامت از طریق عدل الهی، داد مظلوم و محروم از بدهکار و ستمکار گرفته می شود.
این حقوق در برابر حقوقی است که خداوند بر انسان دارد؛ مانند حقّ اطاعت و پرهیز از معصیت؛ از این رو آنچه به خداوند بر می گردد «حقّ الله» نامید می شود که با توبه بخشیده می شود؛ زیرا خداوند ارحمُ الرّاحمین است؛ ولی آنچه به حقّ النّاس بر می گردد هم در دنیا مایه ی هلاکت و بدبختی است و هم در آخرت در محکمه ی عدل الهی بسیار سخت و زیان بار خواهد بود.

ادامه نوشته

شعر | به مناسبت شهادت مولا علی بن موسی الرّضا(ع)

«عَطر گُل در حُجره»
انتظارم دگر امروز به پایان آید
هم گَهِ وصل رسد، هم شبِ هجران آید
هر که آید، به رُخِ او در حُجره مَگُشای
کز پِی دیدنِ مهمانِ تو مهمان آید
میزبانِ پسرم هستم و مهمانِ توام
جانم اکنون که به لب آمده جانان آید
باغبان بودم و از باغ، جُدایم کردند
حال، گریان به بَرَم آن گُل خندان آید
عَطرِ نابش به همه حُجره پراکنده شود
وان بهشتی گلم، از روضه ی رضوان آید
چشم گریان من آخر به رُخش می افتد
آفتابست و پس از نَم نَمِ باران آید
گیرد آن طفل اگر بر سَر دامن، سَر من
طفلِ اشکم نه دگر بر سر دامان آید
عمر، بر سر شده و عمرِ من آید به سرم
وقت جان دادنِ من، در تن من جان آید

«ماه بعد از باران»
جان بر لب من آمد و جانان به بَرِ من
ای مرگ برو، عمرِ من آمد به سرِ من
زیباست رُخ ماه پس از نَم نَم باران
ای اشک مَیا، آمده تنها پسرِ من
این طفل، عزیزست و جگر پاره ی زهراست
بهتر که نداند چه شده با جگرِ من
وَ آن لحظه که با کعبه خداحافظی ام دید
دانست که برَگَشت ندارد سفرِ من
ای دیده مکن گریه که شد وقت تماشا
ای ابر، برو، تا ز دَر آید قمرِ من
نُه ساله مگو ماه شب چارده است او
زین روست به در دوخته شد چشمِ ترِ من
بُردم به دلِ خاک، دل چاک و پس از مرگ
گیرید ز داغ دل لاله خَبر من

«دست تهی»
من آمده ام گدای این در گردم
در بحر عنایتت شناور گردم
با دست تُهی آمده بر پابوسَت
مَپَسند که با دستِ تهی برگردم
شاعر: علـی انـسانـی – دل سنگ آب شد.