اهلبیت(ع) و همه رهبران معصوم الهی در طول تاریخ بشریت٬مصائب عظیم را تحمل کردند٬تا حیات حقیقی انسان ها٬با دین خدا حفظ شود.هرگاه حیات انسانی یا عامل آن یعنی دین خدا به خطر بیفتد٬اهل دین و مؤمنان حقیقی٬تمام تلاش خود را برای نجات انسان ها به کار می گیرند.

کسانی که به دستور «جهاد» در اسلام انتقاد می کنند و آن را خشونت می دانند،نه خود حیات انسانی دارند و نه از حیات انسانی و ارزش آن خبری دارند.احمقانه ترین حرف و عقیده آن است که گفته شود ما باید برای حیات طبیعی و دنیایی مان ارزش قائل باشیم و اگر چیزی آن را تهدید کرد٬باید با آن مبارزه کرد و آن را نابود ساخت.و اگر چیزی حیات انسانی٬انسان ها و سعادت ابدی آنها را به خطر انداخت٬مبارزه با آن خشونت است! همان طورکه به خطر انداختن حیات طبیعی و حیوانی انسان و سایر موجودات٬ضربه زدن به زندگی دنیایی مردم خشونت٬خیانت و ظلم است٬ولی دفاع نکردن از دین ٬اعتقاد مردم با جهاد٬ظلمی بالاتر و خطرناک تر از تهدید حیات طبیعی مردم است.

آری جهاد برای دفاع از دین و حفظ آن نه تنها امری انسانی٬معقول و پسندیده است٬بلکه امری واجب است که اگر روح آن در کسی وجود نداشته باشد٬بدین معناست که روح او فاقد مرتبه انسانی است و از سعادت ابدی بسیار دور است.نداشتن روح جهاد در واقع تأیید و تجویز هرگونه ظلم و خیانت است که با روح انسانی سازگار نیست.

به همین دلیل رسول اکرم(ص) که پیامبر رحمت و به تعبیر قرآن کریم برای همه جهانیان رحمت است٬درباره کسی که روح جهاد ندارد٬چنین می فرمایند:«مَن ماتَ و لم یُحدّث نفسهِ بغَزو ماتَ عَلی شُعبةٍ مِن نفاق:هر کسی بمیرد و در جنگی شرکت نکند و به فکر جنگ نباشد٬بر شاخه ای از نفاق مرده است1».

به عبارت دیگر چنین کسی مؤمن و انسانی حقیقی نیست.زیرا جهاد است که سلامت دین و حیات و امنیت مردم را حفظ می کند و کسی که به فکر امنیت و سعادت دنیا و آخرت مردم نیست٬نه انسان حقیقی است و نه مؤمن واقعی.به همین دلیل است که معتقدیم شیعه ای که روح انتقام از دشمنان امام حسین(ع) و به خصوص حسین زمان یعنی مهدی موعود(عج) را ندارد طبق فرمایش پیامبراکرم(ص) نه تنها مسلمان حقیقی و راستین نیست٬بلکه گرفتار نوعی نفاق است.

 پی نوشت
1- کنزالعمال٬ج 4،ص 293،ح 10558.
منبع : عزادار حقیقی – مراتب پنج گانه سیر و سلوک عزادار – محمّد شجاعی.